طراحی چند سایت و مدیریت آنها برای دستیابی به اهداف بازاریابی

مدیریت کردن سایتها برای بازاریابی از اهمیت زیادی برخوردار است.

بازاریابی در دنیای امروز با شکل سنتی آن بسیار متفاوت شده است و عملکرد بازاریابان و صاحبان کسب و کارها نیز به تبع آن تغیی کرده است. شکلهای مختلف بازاریابی به ویژه بازاریابی اینترنتی در دنیای دیجیتالی امروز از اهمیت زیادی برخوردار است. به همین منظور ، بسیاری از شرکتها و کسب و کارها برای پیشبرد اهداف بازاریابی خود مجبور هستند تابع تغییرات جدید باشند و وب سایتهایی را برای فعالیتهای خود طراحی کنند. سایتها از جمله راه هایی هستند که شما به مشتریان خود دسترسی دارید و می توانید ارتباط موثر و بهتری با آنها برقرار کنید.

از طرفی سایتهای شما یکی از ابزارهای تبلیغاتی و معرفی شما هستند. از طریق سایتها می توانید خودتان را به مشتریان معرفی کرده و محصولات و خدمات خود را در اختیار آنها قرار دهید. از طریق سایتها می توانید از مرحله بازاریابی و تبلیغات تا تحویل کالا یا محصول مورد نیاز مشتریان به صورت آنلاین و از طریق سایتتان اقدام کنید. به همین منظور بهتر است به جای اینکه یک سایت برای فعالیت و محصولات خود طراحی کنید چندین سایت طراحی کنید. برخی از افراد این پیشنهاد را می دهند که داشتن چند سایت بهتر از یک سایت است. دلیل آنها هم این است که زمانی که شما چند سایت دارید بهتر می توانید خودتان را معرفی کنید و شناخته شوید. داشتن چند سایت موجب بهتر در مشاوره مدیریت بازاریابی می شود چرا که موقعیت های ذکر شده در پائین را برای شما فراهم می کند.

یک) بازدید کننده های بیشتر

اگر شما تنها یک سایت طراحی کنید با یکبار سرچ کردن کاربران ، سایت شما یکبار نمایش داده می شود. اما اگر چند سایت طراحی کنید خواهید دید زمانی که موضوع مربوط به شما در اینترنت مورد سرچ قرار می گیرد ، چند سایت مربوط به فعالیت شما در نتیجه جستجوها بالا می آید و چندین بار نمایش داده می شود. بنابر این ، از این طریق میزان نمایش مطلب مربوط به شما در اینترنت بالا می رود و بر تعداد مخاطبان شما نیز افزوده می شود. کاملاً مشخص است که هر چقدر میزان نمایش مطلب شما افزایش پیدا کند ، میزان مخاطبان و مشتریان شما نیز افزوده می شود. افزایش میزان بازدید مخاطبان و بالا رفتن تعداد سرچ کردن سایت شما در اینترنت از طریق طراحی چندین سایت به جای فقط یک سایت امکان پذیر و عملی خواهد بود.

دو) تکرار بیشتر برابر است با اطمینان بیشتر

انسانها به طور ناخودآگاه و با توجه به ویژگیهای روانشناختی شان با هر چیزی که بیشتر مواجه می شوند بیشتر به آن احساس نزدیکی و اعتماد می کنند. بنابراین ، اگر شما چند سایت طراحی کنید و فعالیت و محصول خود را در آنها معرفی کنید و مدام سایت شما در نتایج جستجوی گوگل نمایش داده شود ، بعد از مدتی افراد در اثر مواجهه زیاد با شما به طور ناخودآگاه به شما اعتماد می کنند. ساز و کار اصلی در تبلیغات و بازاریابی نیز دقیقاً همین است. هر چقدر مخاطبان و مشتریان به شما اعتماد کنند به همان اندازه نیز میزان فروش شما افزایش پیدا می کند.

پس یکی از روشهایی که می توانید اطمینان مخاطبان و مشتریان را جلب کنید این است که چندین سایت را در رابطه با فعالیت خود طراحی کنید تا تعداد دفعاتی که مخاطبان و کاربران با سایت و فعالیتهای شما مواجه می شوند افزایش پیدا کند.

می توان گفت این دو علت ذکر شده از جمله مهم ترین علتهایی هستند که به اندازه کافی موجب ترغیب بازاریابان و صاحبان کسب و کارها می شود تا چندین سایت متفاوت را برای فعالیتها و تبلیغات خود طراحی کنند. به این نکته بسیار مهم توجه داشته باشید که هدف اولیه شما در بازاریابی ، افزایش ارتباط با مشتریان است و هدف از طراحی چند سایت نیز دقیقاً به همین منظور است.

جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد مشاور بازاریابی در اینستاگرام به این صفحه مراجعه نمایید و همچنین اگر بدنبال

مشاور بازاریابی اینترنتی هستید ، این صفحه را بررسی نمایید.

 

نظر شما

The post طراحی چند سایت و مدیریت آنها برای دستیابی به اهداف بازاریابی appeared first on بازاریابی , مشاور بازاریابی , آموزش بازاریابی | پارک بازاریابی ایران.

بازاریابی قطعات و لوازم یدکی چگونه است؟ مشاوره بازاریابی لوازم یدکی

بازاریابی قطعات و لوازم یدکی و مشاوره بازاریابی لوازم یدکی موضوع این مطلب آموزش بازاریابی و فروش می باشد.

عالی ترین و موثرترین روش های بازاریابی در کارخانه ها و فروشگاه های قطعات و لوازم یدکی روش هایی هستند که حرفه و موقعیت ارجاع را به وسیله ی بازاریابی فرد به فرد و یا دهان به دهان توسعه و پیشرفت می دهند. امکان دارد شما هزینه ی بسیاری را خرج تبلیغات شبکه ای ، اینترنتی ، تلویزیونی و ارسال پیامک به مخاطبان و خریداران کرده باشید ولی در حقیقت شما مبالغ بسیاری را خرج روش های تبلیغاتی و بازاریابی می کنید که اسم برند و محصولات شما را مشهور و محبوب نخواهد ساخت.

از نظر مشاوره بازاریابی قطعات یدکی خودرو ، کارخانه ها و فروشگاه های لوازم و قطعات یدکی می بایست سرمایه خود را خرج طرح ها و روش های بازاریابی کم خرج و رایگان نمایند که مشتریان سابق و فعلی را مورد هدف قرار دهد. بدین وسیله قادر خواهید بود اسم و نشان خود را در ذهن و نگاه مخاطبان و مشتریان ثبت کنید تا پیوسته آن را به خاطر بسپارند و بدین سان تعداد رجوع مخاطبان و مشتریان تازه ی خود را بالا خواهید برد.

جهت دریافت خدمات مشاوره بازاریابی به این صفحه مراجعه نمایید. یا با شماره ۰۲۱۷۷۶۵۵۸۱۰ تماس حاصل نمایید.

مقصود بازاریابی سنتی این است که اشخاصی که آشنایی و اطلاعی از برند و محصولات شما ندارند را به خریداران و مشتریان خود بدل سازید. تبلیغات و بازاریابی در بین جامعه ی هدفی که با کسب و کار و فروشگاه قطعات و لوازم یدکی شما آشنایی ندارند قادر است بازده و عملکرد موثر و سودمندی داشته باشد ولی این عمل فراوان پرخرج می باشد. بر اساس تجربه مشاور بازاریابی لوازم یدکی ، بدین سبب جامعه ی هدف بازاریابی و تبلیغات شما می بایست مخاطبانی باشند که با شما آشنایی دارند و از برند و لوازم و محصولات شما اطلاع دارند و پیشتر با شما خرید و فروش داشته اند. تاثیر و نفوذ ارجاع یک مشتری به طرف یک کالا و یک برند فراوان تاثیرگذار و قدرتمند خواهد بود و این دقیقاً چیزی است که کسب و کار شما به آن احتیاج دارد.

۵ توصیه و روش بازاریابی لوازم و قطعات یدکی

اولین توصیه برای بازاریابی لوازم و قطعات یدکی ، از بولتن و نشریه خبری ایمیلی جهت حفظ تماس ، مخابره و رابطه با مخاطبان و خریداران بهره بگیرید:

بهره گیری از بولتن های ایمیلی عالی ترین روش ماندگاری و ثبت شدن در دید و فکر مخاطبان و خریداران لوازم و قطعات یدکی می باشد. ولی ثبت شدن و ماندگاری در فکر و دید مخاطبان و خریداران فقط نیمی از مسیر خواهد بود. افزون بر فرستادن بولتن ها به وسیله ی ایمیل و آگهی رسانی به مخاطبان و خریداران درباره ی فروش های ویژه ماهانه و تخفیف ها ، برای آنان بولتن های جالب و کاربردی هم بفرستید.

به طور نمونه برای بازاریابی لوازم و قطعات یدکی ، در عوض ارسال بن های تخفیف ۸ درصدی ، برای آنان بولتن های ایمیلی دربرگیرنده ی معلومات و مطالبی درباره ی برنامه های ضروری گوشی همراه جهت سفرهای جاده ای بفرستید. بازاریابی محتوایی به وسیله ی ایمیل یکی از مناسب ترین و عالی ترین ر.ش ها جهت حفظ رابطه ی نزدیک با مخاطبان و خریداران بدون سعی و کوشش جهت فروش لوازم و قطعات یدکی خود به آنهاست.

۹۰ درصد ازمخاطبان و خریداران بازاریابی محتوایی را موثر و سودمند به حساب می آورند. جلب نگاه و ذهن مخاطبان و مشتریان  به وسیله ی فرستادن ایمیل به طور هدفمند در بازه های زمانی مشخص موجب می گردد که اسم برند و محصولات شما در دید و فکر آنان ثبت شود و این مساله سبب ارجاع مخاطبان و خریداران جدید به شما خواهد شد.

جهت دریافت مشاوره بازاریابی به این صفحه مراجعه نمایید. یا با شماره ۰۲۱۷۷۶۵۵۸۱۰ تماس حاصل نمایید.

دیگر توصیه بازاریابی لوازم و قطعات یدکی ، از خریداران برای انتخاب و خرید محصولات شما قدردانی کنید:

شاید فکر کنید که این توصیه و راهکار یک کار کلیشه ای و راحت باشد ولی یک قدردانی سازنده و هوشمندانه قادر است تاثیرگذاری بسیار زیادی داشته باشد. فراموش نکنید که دقت و تمرکز شما می بایست بر روی این مساله قرار گیرد که مخاطبان و خریداران شما را به نزدیکان و دوستان خود معرفی و توصیه کنند. هر اندازه قادر باشید دید و ذهن آنان را از خرید قطعات و لوازم یدکی و به کارگیری خدمات خود فراموش نشدنی تر کنید ، آنان در معرفی و توصیه شما به دیگر افراد خوب تر و با انگیزه تر اقدام خواهند کرد.

در شبکه های اجتماعی حضوری فعال داشته باشید: ( مشاوره بازاریابی اینستاگرام )

شما می بایست در کانال های ارتباطی اجتماعی که به مخاطبان یاری رسانده و آنان را مشغول ساخته است حضوری فعال داشته باشید. می بایست حتماً در شبکه های خرید و فروش آنلاین اینترنتی حضور بیابید تا افراد شما را پی گیری کنند. تصویر خریدارانی که به طور دائم به کارخانه و فروشگاه شما رجوع می نمایند را در پیج شبکه های اجتماعی خود بگذارید. برای بازاریابی لوازم و قطعات یدکی ، وب سایت و پیج شما می بایست از تصاویر و محتواهای جالب ، سودمند و مربوط طراحی شده باشد. تعدادی زیادی از مخاطبان و مشتریان بعد از رفت و آمد حضوری به کارخانه و فروشگاه شما از پیج اینستاگرام شما هم دیدن خواهند کرد.

این عمل برای بازاریابی لوازم یدکی سبب می گردد که محصولات و برند شما در معرض نگاه افراد قرار گیرد و دنبال کنندگان آنان هم محصولات و برند شما را به وسیله ی مخاطبان و خریداران مشاهده کنند. امکان دارد خریداران از کالاها و لوازم یدکی شما هم در دیدگاه ها و کامنت های خود اسم ببرند.

توصیه دیگر بازاریابی لوازم و قطعات یدکی ، از دیدگاه و رای مخاطبان و خریداران مطلع شوید:بازاریابی قطعات و لوازم یدکی - بازاریابی تفتان پارت

بلافاصله از خریداران خود درخواست نمایید که دیدگاه و رای خود را درباره ی کالاها و لوازم و برند شما بازگو نمایند. چه دیدگاه و رای آنان خوب باشد و چه بد. زیرا هنگامی که اشخاص در شبکه های اجتماعی یا مرورگرهای جستجو در پی معلومات و مطالب زیادتری درباره ی یک لوازم و قطعات یدکی و خدمات و برند برگزیده ای هستند وجود دیدگاه و رای خنثی هم از بی تفاوتی و نبود هیچ دیدگاه و رای در پیج و وب سایت شما از طرف خریداران خوب تر است.

دیدگاه و رای خریداران در پیج و وب سایت شما از جنبه ی دیگر هم موثر و سودمند می باشد ، چرا که به طور غیر مستقیم همچون یک عامل معرفی و توصیه از فردی به فرد دیگر عمل خواهد کرد. به طور نمونه ، در صورتی که به پیج و وب سایت یک پزشک در شبکه های اجتماعی نظیر اینستاگرام رجوع کنید و مشاهده کنید که چند تن از نزدیکان و دوستان هم پیشتر از این پیج بازدید کرده اند ، قطعاً رفتن به مطب پزشک نام برده را به پزشکی که تاکنون با او تماس و رابطه نداشته ایم را اولویت خواهیم داد. این مساله درباره ی همه ی شبکه های ارتباطی اجتماعی صادق خواهد بود.

آخرین توصیه بازاریابی لوازم و قطعات یدکی ، از خریداران و مخاطبان خود درخواست کنید تا محصولات و برند شما را به دیگران معرفی و توصیه کنند:

ایده ی هوشمندانه ای است که تصمیم بگیرید که محصولات و برند خود را به وسیله ی شبکه ی موجود گسترش دهید. زمانی که با مخاطبان و خریداران برخورد و تماس دارید به آنان اعلام کنید که از معرفی و توصیه محصولات و لوازم و برند خود آنان به دوستان و آشنایان قدرشناس و ممنون خواهید بود.

برای بازاریابی قطعات یدکی خودرو بی شک کارت تجاری خود را به آنان بدهید ولی مساله ی اصلی این است می بایست ایمیل و شماره تماس آنان را داشته باشید. در صورتی که خریدار تازه ای به وسیله ی خریداران سابق به شما رجوع داده می شود تلاش نمایید برای فردی که وی را به شما معرفی و توصیه نموده است یک کپن تخفیف در نظر بگیرید و از وی قدردانی نمایید. این عمل افزون بر خرسندی خریداران موجب می گردد که برای معرفی و توصیه شما به دیگران بهتر و مشتاق تر عمل کنند.

جهت دریافت خدمات مشاور بازاریابی به این صفحه مراجعه نمایید. یا با شماره ۰۲۱۷۷۶۵۵۸۱۰ تماس حاصل نمایید.

نظر شما

The post بازاریابی قطعات و لوازم یدکی چگونه است؟ مشاوره بازاریابی لوازم یدکی appeared first on بازاریابی , مشاور بازاریابی , آموزش بازاریابی | پارک بازاریابی ایران.

بازاریابی و فروش تجهیزات پزشکی

به منظور دستیابی به موفقیت و پیروزی در بازاریابی و فروش ملزومات و تجهیزات پزشکی می بایست میان الزامات قانونی ، حستسیت و کیفیت و بالا بردن میزان درآمد و سود محصولات اعتدال ایجاد نمود.

تفاوتی ندارد که شما بر روی وسایل و ابزار کمکی زوم کرده باشید و یا لوازم و وسایل تخصصی پزشکی ، یک طرح و استراتژی بازاریابی قدرتمند قادر است به راحتی به سیر صعودی میزان درآمد و موفقیت در فروش و اعتبار و شهرت برند شما منتهی گردد.

جهت دریافت خدمات مشاوره در مورد بازاریابی و فروش تجهیزات پزشکی با شماره تلفن ۷۷۶۵۵۸۱۰ تماس حاصل نمایید.

نکات طلایی در بازاریابی و فروش تجهیزات پزشکی :

اولین نکته در مورد آموزش بازاریابی تجهیزات پزشکی ؛ تمرکز بر روی تصمیم گیرندگان

کمپانی ها و کارخانه های تولیدکننده وسایل و ابزار کمکی و تخصصی پزشکی معمولاًر کالاها و فرآورده های خود را به طور مستقیم به استفاده کنندگان ، پزشکان و مراکز درمانی و بیمارستان ها ، ارائه و به فروش می رسانند. مقصود اصلی این است که برای نمونه ، یک پزشک یا جراح از وسایل و ابزاری که در طی جراحی و عمل خود از آن ها استفاده می نماید خشنودی و رضایت لازم را داشته باشد و این موجب می شود که این جراح از یک برند خوب در همه ی جراحی های خود بهره ببرد. بازاریابی دستگاه های بیمارستانی در انتخاب لوازم و وسایل کمکی و تخصصی پزشکی به این طریق عمل می کنند که ملزومات پزشکی باید پیش از استفاده تایید گردد و به علاوه نرخ و قیمت کالاها و وسایل هم به وسیله ی بیمارستان مورد گفت و گو قرار گیرد.

کمپانی ها و کارخانه های تولیدکننده ملزومات پزشکی می بایست تعاملات خود را هم با جراحان و پزشکان جهت پیشنهاد و معرفی برند و مارک آنان به منظور استفاده بیمارستانی و بیماران و هم با تشکیلات انتخاب و خرید بیمارستان ها که تصمیم گیرندگان نهایی انتخاب و خرید ملزومات پزشکی مورد نیاز هستند را اصلاح و ارتقا دهند. این نکته نخستین و اصلی ترین فعالیت در زمینه بازاریابی و فروش وسایل و لوازم کمکی و تخصصی پزشکی است.

بازاریابی و فروش تجهیزات پزشکی

دومین نکته در مورد آموزش بازاریابی تجهیزات پزشکی ؛ برنامه ریزی جهت سیکل فروش طولانی مدت

در بازاریابی و فروش مازومات پزشکی باید ارتباطات خود را به شکل مراجعه حضوری و تماس های تلفنی طرح ریزی نمایید. در فروش وسایل و ابزار پزشکی بعضی مواقع باید چندین مرتبه مراجعه حضوری و تماس تلفنی انجام گیرد تا مسئولان خرید و یا پزشکان شما را به گفت و گو بپذیرند. ولی این پروسه ی خسته کننده و دشوار یک مزیت درازمدت دارد و آن این است که مسئولان خرید و پزشکان غالباً به مدت چندین سال از یک برند و مارک وسایل و لوازم پزشکی جهت معالجه بیماران بهره می گیرند. در صورتی که حتی کالاها و فرآورده های شما یک مارک و برند معتبر و معروف در بازار است باید اطمینان مسئولان خرید و پزشکان را به محصولات خود جذب کنید.

سومین نکته در مورد بازاریابی تجهیزات پزشکی ؛ مدد به مسئولان و پزشکان جهت یادگیری درباره تجهیزات تخصصی پزشکی

مسئولان خرید و پزشکان را به شرکت خود دعوت کنید. با این اقدام قادرید از مجال و زمان لازم جهت عرضه اطلاعات علمی و عملی درباره ی ملزومات پزشکی تان برخوردار شوید. مسئولان خرید و پزشکان معمولاً در انتخاب و خرید تجهیزات پزشکی به کیفیت و ابتکار حرفه ای در این وسایل و لوازم دقت خاصی خواهند داشت. مسلماً در این زمینه نرخ و قیمت محصولات را هم نباید نادیده گرفت.

چهارمین نکته در مورد آموزش بازاریابی تجهیزات پزشکی ؛ تمرکز بر روی بازارهای امیدبخش

به مولفه هایی نظیر افزایش جمعیت و شمار پزشکان و مراکز درمانی یک ناحیه و یا یک شهر توجه داشته باشید و نخست فعالیت های فروش و بازاریابی خود را در این حیطه معطوف سازید. از دیگر روش ها و سیاست های بازاریابی و فروش ملزومات پزشکی تمرکز بر روی نواحی می باشد که دیگر رقیبان شما از تلاش و فعالیت کمتری در آن ها برخوردارند ، زیرا موجب می شود تا از سهم بازار بیشتری برخوردار شوید.

پنجمین نکته در مورد مشاوره بازاریابی تجهیزات پزشکی ؛ استفاده از شرکت های پخش کننده معتبر تجهیزات پزشکی

تولیدکنندگان ملزومات پزشکی و یا کمپانی های واردکننده تجهیزات پزشکی به منظور بازاریابی و فروش محصولات خود می بایست از کمپانی ها و کارتل های توزیع کننده معروف و معتبر بهره بگیرند. در انتخاب این کمپانی ها توجه زیادی به فاکتورهایی نظیر پتانسیل بازاریابی و فروش آنان ، سابقه و پیشینه ، شهرت و اعتبار آنان  داشته باشید.

بازاریابی و فروش تجهیزات پزشکی

ششمین اولین نکته در مورد فروش تجهیزات پزشکی ؛ مشارکت در فعالیت های خیرخواهانه

با موسسات خیرخواهانه ای که به بیماران مدد می رسانند مشارکت و همکاری داشته باشید. ملزومات پزشکی خود را قیمت کم و تخفیف های زیاد در دسترس این موسسات قرار داده و ازآنان درخواست نمایید برای شما به طور غیرمستقیم در وب سایت و شبکه های اجتماعی شان تبلیغ نمایند. موضوعات و محتواهایی را در زمینه چگونگی به کارگیری وسایل و ابزار کمکی و تخصصی پزشکی انتشار دهید تا مشکلات بیماران آسان تر برطرف و از بوجود آمدن پیشامد و گرفتاری پیشگیری شود. این کار شمار استفاده کنندگان از کالاها و سایل پزشکی شما را بیشتر و فروش محصولاتتان را بالا می برد.

آخرین مورد آموزش فروش و بازاریابی تجهیزات پزشکی ؛ ارجاع

از نظر مشاوره بازاریابی ، با دادن تخفیف جهت خریدهای آتی و یا اهدای کالاهای قابل استفاده و ارزان قیمت مشتریان را تحریک و ترغیب نمایید تا مجدداً به شما مراجعه نمایند. با عرضه ی کالاها و ملزومات خوب و مناسب و باکیفیت به پزشکان سبب شوید تا آنان استفاده از محصولات برند شما را به بیماران خود توصیه و معرفی نمایند.


موضوع مرتبط : مشاوره بازاریابی کلینیک زیبایی

نظر شما

The post بازاریابی و فروش تجهیزات پزشکی appeared first on بازاریابی , مشاور بازاریابی , آموزش بازاریابی | پارک بازاریابی ایران.

۷ حوزه مهمی که در سنجش رقیبان باید در نظر بگیرید !

فکر می کنید موقعیت شما در بازار و در مقایسه با رقیبهایتان چگونه است ؟ چه تصویری از خودتان در بازار در ذهن دارید ؟

می توانید برای رسیدن به پاسخ این سوالات ، رقیبهای خود را در چند زمینه اصلی تجزیه و تحلیل کنید تا جایگاه خود را به خوبی بشناسید. از جمله زمینه هایی که باید مورد تجزیه و تحلیل قرار بگیرند به شرح زیر هستند:

یک) تحلیل سهم رقیب در بازار (افزایش سهم بازار به کمک چند تکنیک بازاریابی)

بر اساس تجربیات مشاوره بازاریابی ، قطعاً همه کسب و کارهای مشابهی که در بازار حضور دارند رقیبهای اصلی شما نیستند. هر چند همیشه باید همه رقیبها را زیر نظر داشته باشید و بزرگی و کوچکی کسب و کار آنها برایتان مهم نباشد. زیرا برخی از اوقات ممکن است رقیبی که شما جدی تلقی نمی کردید با یک ترفند تازه وارد بازار شود و تمامی مشتریان شما را جذب کند. اما در حالت عادی باید حواستان را در خصوص رقیبهای اصلی خود جمع کنید. مشخص کنید که رقیبان اصلی شما چقدر از بازار را به خود اختصاص داده اند ؟ چند درصد از سهم بازار مربوط به رقیبهای اصلی و جدی شماست ؟

دو) تحلیل کیفیت محصولات رقیب

کیفیت محصولات و تولیدات خود را با رقیبهای اصلیتان مقایسه کنید. آیا از نظر کیفیت محصولات ، رقیبها بهتر از شما هستند یا فاصله چندانی بین شما نیست ؟ کیفیت محصولات از جمله زمینه هایی است که می تواند فاصله شما با رقییبان را کمتر یا بیشتر کند.

سه) تحلیل سرمایه و منابع رقیب

منابعی که در دسترس رقیب شماست ولی شما از آن برخوردار نیستید چه چیزهایی هستند ؟ شناخت دقیق این منابع به شما کمک می کند تا راه حلی برای دستیابی به آنها پیدا کنید. به عنوان مثال اگر فکر می کنید آنها از یک تکنولوژی جدیدتر یا منابع مالی بهتری برخوردار هستند شما نیز تلاش کنید تا سرمایه گذارانی را پیدا کنید که بتوانند این منابع را در اختیار شما قرار دهند.

چهار) تحلیل راهبردهای بازاریابی رقیب

راهبردهای بازاریابی از عوامل اصلی موفقیت هر کسب و کاری در بازار است. رقیبهای اصلی خود را از نظر راهبردهایی که در بازاریابی به کار می برند و می توانند مشتریان زیادی به دست آورند تجزیه و تحلیل کنید. این کار به شما کمک می کند تا کاربردی ترین استراتژیها که می تواند در یافتن و نگه داشتن مشتریان به شما کمک کند را بشناسید.

پنج) تحلیل بازار هدف رقیب

ممکن است شما و رقیبتان در یک زمینه فعالیت کنید ولی گروه هدف شما با هم متفاوت باشد. اگر فکر می کنید رقیبتان موفق تر از شماست و سهم زیادی از بازار را در اختیار دارد یکی از راهها این است که دقیقاً بسنجید چه گروه هدفی را انتخاب کرده اند.

شش) تحلیل جداگانه رقبا از یکدیگر

رقیبهای خود را از یکدیگر جداگانه تجزیه و تحلیل کنید. سعی کنید یک فایل برای هر یک از رقیبهای خود داشته باشید. نقاط قوت ، ضعف و تفاوت آنها را با خودتان مقایسه کنید. برخی از کسب و کارها به اشتباه رقیبها را با یکدیگر مقایسه می کنند در حالی که سنجش دقیق این است که هر یک از رقیبها را به صورت جداگانه با خودتان بسنجید.

هفت) کشف منبع اطلاعاتی رقیب

شما نیاز دارید اطلاعات موثق و به روزی را از فعالیتها و هدفهای رقیب خود به دست آورید. گاهی ممکن است اطلاعات رقیب شما در اینترنت باشد و شما می توانید به راحتی این اطلاعات را به دست آورید. اما گاهی نیز اطلاعات مورد نیاز شما به این راحتی به دست نمی آیند و لازم است ترفندهای دیگری برای دستیابی به آنها به کار ببرید. در این گونه مواقع بهتر است خودتان را به عنوان یک مشتری برای رقیبتان تبدیل کنید و اطلاعاتی که نیاز دارید از این طریق به دست آورید. شرکت در همایش ها ، کنفرانس ها ، گردهمایی ها و رویدادهایی که موجب می شود رقبا یکجا جمع شوند و فعالیتهای یکدیگر را از نزدیک ببینند نیز بهترین فرصت برای جمع آوری اطلاعات است.

جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحقیقات بازاریابی به این صفحه مراجعه نمایید.


موضوع مرتبط :

چرا باید تحقیقات بازار را انجام داد؟ ضرورت انجام تحقیقات بازاریابی چیست؟

نظر شما

The post ۷ حوزه مهمی که در سنجش رقیبان باید در نظر بگیرید ! appeared first on بازاریابی , مشاور بازاریابی , آموزش بازاریابی | پارک بازاریابی ایران.

برند یا نام تجاری به زبان ساده چیست؟

برند یک اسم ، جمله ، نشانه ، تصویر و یا هر مشخصه دیگری می‌باشد که روشن کننده و معلوم کننده کالا و فرآورده‌ای به خصوص و یا سرویس‌های ویژه‌ای می‌باشد که به واسطه آن از سایر کالاها و سرویس‌های همانند تفکیک و متفاوت می‌شود.

اسم تجاری ، عنوان یا نشانه‌ای می‌باشد که با مقصود سود و فروش کالاها و یا سرویس‌های عرضه شده استفاده می‌گردد. مسلماً واضح است که مقصود از ساخت یک برند ، پیش‌تر از سود و فروش محصولات و سرویس‌های آن می‌باشد.

یک اسم تجاری و برند قوی می‌تواند اثربخشی برنامه ریزی شده‌ و سیاست کاری وسیعی را در یک تجارت و صنعت اعمال نماید. برندهای تجاری افزون بر احاطه بر بخش بازار مقصود ، اولویت‌هایی را به منظور توسعه حرفه  و تجارت مورد نظر به وجود می‌آورند و در طی گیرایی و کشش ، صیانت از پرسنل حاذق و سزاوار اعتبار و درجه را در پیش روی اشخاص ذی نفع پیشرفت تدریجی عطا می‌کنند.

برند اصولاً دسته‌ای از ادراکات و استنباط‌‌های فکری ، حسی و عقلانی و مزیت‌هایی می‌باشد که خریداران در رابطه با یک کالا و یا یک سرویس و فعالیت بر طبق اسم آن برند در میان کالاهایی همانند را دارا می‌شود. در حقیقت نام تجاری یک قالب معنایی دارد ، مجموع تمام ادراکات و استنباط‌هایی می‌باشد که همه بینندگان آتی و خریداران فعلی شما در فکر و اندیشه و روح و روان خویش در مورد شما احساس می‌کنند.

یادآوری معناها و ایجاد رابطه با عکس و نمونه‌ها از مزیت‌ها و اثرات یک برند می‌باشد که در تعبیری به آن زبان برند گفته می‌شود. از موقعیت تجارت و صنعت می‌شود عنوان نمود که اسم تجاری یا برند ، هر عنوانی می‌باشد که بدون واسطه به سبب فروش محصولات و سرویس‌ها و فعالیت‌ها به کار برده می‌شود.

اسم تجاری افزون بر یک عنوان ، غالباً نما و ظاهری بصری به عنوان یک آرم یا یک سمبل را هم در خود عرضه می‌کند. نام تجاری در حقیقت احساس درونی افراد است چرا که در انتها از طرف افراد وصف می‌گردد نه از طرف سازمان‌ها ، بازارها و یا به بیانی دیگر عموم انسان‌ها.

هر فردی الگوی خصوصی سازی شده خویش را از نام تجاری ایجاد می‌کند. از آن جایی که سازمان‌ها قادر نیستند این پروسه را مدیریت نمایند. آنان قادرند توسط خبر رسانی و ابلاغ و ارسال مشخصه‌های به خصوصی که یک کالا از سایر کالاها را متفاوت و تفکیک می‌سازد بر چگونگی این فردی سازی اثربخش باشد.

اسم تجاری شناسه‌ای دشوار می‌باشد که محدوده‌ی گوناگونی از اندیشه‌ها و مشخصه‌ها را شامل می‌شود. اسم تجاری یا برند نه فقط با بهره‌مندی از صدای خویش و محتوا و مفاد واژه‌ای ، لیکن با اهمیت‌تر از آن با به کارگیری هر عنصر و ابزاری در طی زمان به طریقی با آن ترکیب شده و در اجتماع به شکل ماهیتی اجتماعی و آشنا و بنام بروز یافته با مخاطبان و خریداران حرف می‌زند.

برندسازی حوزه و علمی می‌باشد که با اولویت و مزیت دادن به یک نام تجاری سبب بالا بردن ارزش و معروفیت آن نام تجاری در میدان رقابتی می‌شود. به عبارتی برندینگ شیوه‌ی مدبرانه کسب و کار و افزایش درآمد و سرمایه می‌باشد. برخورداری از یک برند قوی موجب شده مخارج یک سازمان به سبب پیشگیری از سرمایه گذاری‌های نامطلوب و بی‌هسته به صورت تماماً مشهودی تقلیل یابد و بهره دهی به سبب جلب خریداران دائمی به گونه‌ای عالی و شاخص فزونی یابد و از تمام این‌ها با اهمیت‌تر آن است که یک برند سازمان و یا کمپانی مبدل به سرمایه غیر قابل لمس برای شرکت و تشکیلات مورد نظر می‌گردد که اعتبار و درجه و اهمیت آن قادر است فراوان‌تر از اعتبار و درجه همه‌ی سرمایه‌های ملموس آن تشکیلات و شرکت باشد.

از آن میان علت‌های پر اهمیت برندسازی در پیش تشکیلات و شرکت‌ها ، رغبت و گرایش به ریاست و رهبری و سبقت و برتری یافتن در میدان رقابتی و قابلیت و وصول پرسنل به مطلوب‌ترین ابزارها و تسهیلات در جهت دست یافتن به مخاطبین و خریداران بهینه و کم خرج‌تر می‌باشد. مقصود از مخاطبین و خریداران بهینه آن است که اگر مخاطبان با نام تجاری کسب و کار و شرکت شناخت داشته باشند و حس خوشایندی در رابطه با آن دارا باشند ، تشکیلات و یا شرکت مخارج و فرصت اندک‌تری در جهت مبدل ساختن مخاطب به یک خریدار کنونی و یا همیشگی صرف خواهد نمود.

نگاهی به مراحل برند و برندسازی

بدون شک در عصر حاضر ، یکی از سرچشمه‌های عمده اعتبار و ارزش فهمیده شده در نمایش و معرفی هر سازمان و یا کسب و کاری ، برند و نام تجاری به کار گرفته شده می‌باشد. تاثیر برند در عصر حاضر در فضای تجارت و صنعت به اندازه‌ای است که حیطه و قالب فعلی تجارت و حرفه را الگو واره برندسازی عنوان می‌کنند.

اعتبار و اهمیت به وجود آمده به وسیله نام تجاری و به بیانی دگر ارزش به خصوص برند را می‌شود تماماً به شکل ریاضی و با دو نگرش مورد سنجش قرار داد که بر این پایه‌اند: نگرش بازار و نگرش مالی.

در نگرش مالی نام تجاری اندازه اعتبار پولی نام تجاری همچون یک سرمایه غیر قابل لمس تشکیلات و شرکت تحت ارزیابی قرار می‌گیرد. با توجه به احصائیه‌های تازه ، سرمایه‌های غیر قابل لمس ۷۵% سرمایه‌های یک شرکت را تشکیل داده که در آن برند یا نام تجاری برخوردار از موقعیت ممتاز و شاخصی است.

در نگرش مارکتینگ اهمیت و اعتبار نام تجاری براساس داوری مخاطبان و خریداران در رابطه با آن مورد سنجش قرار می‌گیرد. این مولفه اندازه اثربخشی نام تجاری در بهایی که خریدار آماده است بپردازد را ارائه می‌کند.

علم برند عکس‌العمل‌های خریداران را در هنگام رویارویی با آن ایجاد می‌نماید که حاصل آن ایجاد ابعاد و گستره‌ی برجسته و معلومی از اهمیت و اعتبار خاص نام تجاری می‌باشد. به عبارتی علم برند در برابر مشتریان سبب بالا رفتن درجه قدرت نام تجاری می‌شود.

به منظور ارزیابی اندازه توفیق و پیروزی برندسازی در فکر خریداران و مخاطبان وسیله‌های گوناگونی به کار برده می‌شود که یکی از رایج‌ترین آن‌ها هرم CBBE است. با نظر به این الگو که به وسیله کوین کلر عرضه شده است. گمان می‌رود دو مولفه شناختی برند و تجسم از برند همچون پیامدهای آغازین و آنگاه حالت و چگونگی فهمیده شده و پایداری و همراهی هچون پیامدهای ابعاد و گستره برجسته‌تر برندسازی منظور گشته است.

مراحل برندینگ

نخستین قدم در برندسازی آگاهی و تجدید نظر سه مولفه استراتژی مسئولیت ، دورنما و ارزش‌های مهم تشکیلات می‌باشد. از این رو که در تجارت و حرفه‌ها مجال و مهلت و خطر همچون مولفه‌ی پر اهمیتی در مقایسه با امتیازات و عیوب به شما می‌آیند. بدین سبب آگاهی و فهم این مساله مهم است که در چه قسمتی از بازار مجال و مهلت فراوان‌تری پنهان است و یا به بیانی احتمال ایجاد اعتبار و درجه فراوان‌تری برای تشکیلات و صنعت مورد نظر وجود دارد.

بنابراینبا نظر به فهم و آگاهی رده‌های گوناگون خریداران و مخاطبان از اعتبار و درجه ایجاد شده به وسیله‌ی تشکیلات و کالاها ، این مخاطبان و یا خریداران در قسمت‌های متفاوتی گروه بندی شده که به آن گروه بندی بازار می‌گویند. آنگاه قسمت‌هایی که حداکثر میزان و گستره ارزش و اعتبار را شناخته‌اند و در نهایت حداکثر میزان ارزش و اعتبار را برای تشکیلات ایجاد نموده‌اند ، نشانه گیری و مورد ارزیابی قرار می‌گیرند و در فاز پس از آن ویژگی‌های تلفیقی و مشاع و متفاوت نام تجاری در قسمت بازار نسبت به سایر رقبا تعیین می‌گردد. ویژگی‌های متمایز و متفاوت در واقع سبب منحصر به فرد شدن مرتبه و موقعیت نام تجاری در اندیشه و فکر خریداران در هر قسمت مقصور بازار می‌شوند که این روند را موقعیت سازی و تصویر سازی می‌گویند. آنگاه در امتداد موقعیت سازی و تصویر سازی دلخواه نام تجاری در اندیشه و فکر و قلب خریداران ، متناسب با طراحی مرکب مارکتینگ که در برگیرنده قسمت‌های کالاها ، بها و چگونگی ارائه ، چگونگی پخش در ساخت محصول و افزون بر این‌ها پروسه ، پرسنل و کارمندان و ویژگی‌های جلوه‌ای و نمادی در عرضه سرویس‌ها و فعالیت‌ها می‌باشد ، مبادرت می‌شود.

با دقت به فازهای بالا ، ماهیت برند که در واقع همان تجسم ذهنی دلخواه در اندیشه خریداران و بینندگان می‌باشد ، تشریح و تهیه می‌شود. در مرحله پایانی با نظر به فازهای پیشین و در امتداد معرفی و خلق تفاوت در نام تجاری ، اجزای برند تهیه می‌شوند. این اجزا بر پایه‌ی انجمن مارکتینگ در برگیرنده پنچ مولفه مهم می‌باشد که بر این پایه‌اند:

اسم و نشانی اینترنتی ، آرم و نشان ، شعار و صدا ، شخصیت ، فرم و نما و جعبه بندی.

براساس دیدگاه کوین کلر استانداردهای عمده و اساس گزینش مناسب‌ترین اجزای برند بر این پایه‌اند:

امکان به ذهن سپردن ، مقیاس مفهوم آن ، مقبولیت عام ، امکان وفق و همسانی ، امکان مراقبت.

حرف حساب وب سایت شما چیست

امروزه ، اینترنت ، صفحه های اینترنتی و وب سایتها به عنوان یکی از پرکاربردترین ابزارهای بازاریابی ، تبلیغ کالا و خدمات توسط شرکتها و سازمانها مورد استفاده قرار می گیرد.

به همین دلیل ، طراحی یک وب سایت جذاب و کامل برای معرفی کالا و خدمات و برند هر شرکتی بسیار مهم است. برای اینکه بتوانیم برای یک شرکت و سازمان وب سایت مناسبی طراحی کنیم که بتواند هم هویت این شرکتها و ارزشها و اهدافشان را معرفی کند و هم وسیله ای برای معرفی خدمات و محصولات آنها باشد باید نکاتی را مد نظر قرار دهیم. در اینجا به چند مورد از آنها پرداخته می شود:

الف) منحصر به فرد بودن

در نظر داشته باشید که هر شرکت یا سازمانی باید یکسری از خدماتی که متفاوت از دیگر رقیبان هست به مشتریان عرضه کند تا آنها شرکت شما را به سایر رقبا ترجیح دهند. هر آنچه که موجب تفاوت برند شما از دیگران می شود و امتیازی برای شرکت شما به حساب می آید در وب سایت خود منعکس کنید.

ب) گزینش لغات و واژه هایی که به خوبی معرف شرکت یا سازمان هستند

ابتدا به این بیاندیشید که تمایل دارید با چه عنوانی شناخته شده و به مردم معرفی شوید ، سپس ، سه واژه که بهترین معرف شما هستند با توجه به ویژگیهای منحصر به فرد محصول و خدماتتان و برند تان انتخاب کنید. بعد از گزینش کلمات مورد نظر ، آنها را در مکان مناسبی از صفحه اینترنتی خود که بتواند توجه بازدید کنندگان را جلب کند درج نمایید. این سه واژه علاوه بر اینکه جذاب و ترغیب کننده باید باشند بلکه باید بتوانند هدف و خدمات شما را نیز در ذهن مشتری و مخاطبان تداعی کنند.

ج) هماهنگی میان مطالب وب سایت

مطالبی که در وب سایت خود قرار می دهید از نوشته ها ، تبلیغات ، واژه های تبلیغاتی کوتاه و عکسها گرفته تا سایر مطالب در این زمینه باید با یکدیگر دارای یکپارچگی و هماهنگی باشند. یک تصویر کلی از صفحه اینترنتی خود مجسم کنید تا راهنمای شما در طراحی صفحه اینترنتی باشد.

د) صفحه اینترنتی خود را از نظر قدرت پیام رسانی مورد بررسی قرار دهید

در این مرحله ، وب سایت خودتان را از نظر اینکه تا چه حد گویای اهداف ، ارزشها ، ویژگیهای کالا و خدمات ، خصوصیات شرکت و برند سازمان شماست مورد مطالعه قرار دهید. تک تک کلمات و واژه ها و عکسهایی که در وب سایت استفاده شده است را با دقت بررسی کنید. از نظر میزان جذابیت و ترغیب کنندگی مطالب آن را امتحان کنید.

ه) تمرکز اصلی تان بر تبلیغ کالا و خدماتتان باشد

باید به این نکته توجه داشته باشید که در وب سایت خود ، تمرکز اصلی تان بر روی معرفی کالا ، برند و خدماتتان باشد نه اینکه روی تواناییهای شرکت و خودتان تأکید کنید. هیچگاه به منحصر به فرد بودن و متمایز بودن خود تأکید نکنید بلکه بیشتر تفاوت و تمایز خدماتتان را تبلیغ و معرفی کنید. تلاشتان باید بیشتر روی نشان دادن تفاوت و مزیت خدماتتان باشد نه اینکه از منحصر به فرد بودن خود تعریف کنید.

۵ نکته طلایی دکتر برند در مورد بازاریابی بیمه

بازاریابی بیمه از جمله مواردی است کی طی سالهای اخیر اهمیت پیدا کرده است. جهت بازاریابی بیمه به ۵ نکته می پردازیم

نکته ۱ بازاریابی بیمه ) یک برنامه بسازید تا زمان تمام شدن تاریخ بیمه را به شما هشدار بدهد

ساختن این برنامه اهمیت زیادی دارد. اگر ارتباط با مشتری و مخاطبان را از یاد ببریم در واقع مخاطب و مشتری برایمان باقی نخواهد ماند زیرا ممکن است آنها فراموش کرده باشند که زمان بیمه به اتمام رسیده و باید دوباره آن را تمدید کنند. روشهای زیادی برای برقراری ارتباط با مشتریان و اطلاع رسانی به آنها وجود دارد. از تماس تلفنی تا فرستادن sms و پیام و برای آن دسته از مشتریان که به فضای اینترنت وارد تر هستند می شود از ایمیل استفاده کرد. می توان یک سامانه ای هم راه اندازی کرد که تاریخ انتقاضی بیمه مشتریان در آن باشد و آن سامانه به صورت خودکار به مشتریان در زمان مورد نظر پیام بفرستد.

نکته ۲ بازاریابی بیمه ) استفاده از تصویر مدیر شرکت در برنامه های تبلیغاتی و پیام ها

چون برای اغلب مردم سخت است که با کسانی که تا کنون ندیده اند و نمی شناسند ارتباط برقرار کنند ؛ پس بهتر است که مدیران شرکتها و یا کسی که قرار است با مشتریان در ارتباط باشد از تصویر خود در پیامهای تبلیغاتی استفاده کند. این کار به انتخاب کردن مشتریان و برقراری ارتباط راحت تر و حس بهتر در مشتریان کمک می کند.

نکته ۳ بازاریابی بیمه ) فرستادن پیام جداگانه به مشتریان

بیمه ها خیلی از مشخصات مشتریهای خودشان را می دادنند ؛ بنابراین خیلی می تواند در برقراری ارتباط با آنها راحت تر تصمیم بگیرند. به عنوان مثال: می توان از راههای مختلفی به آنها پیام فرستاد و هر اقدامی از طرف آنها را برای خرید بیمه تشویق و ترغیب کرد.

نکته ۴ بازاریابی بیمه ) منبعی که در نظر دارید تا هزینه تبلیغات را از آن خرج کنید مشخص نمایید

باید تلاش کنید تا یک منبع مالی جداگانه برای تبلیغ کردن و بازیابی کنار بگذارید. مخصوصاً اگر کسب و کار شما کوچک است باید سعی کنید هزینه بیشتری را در نظر بگیرید تا شرکت شما توسعه پیدا کند. از روشهای جدیدتر که دیگران از آن استفاده نکرده اند شما استفاده کنید. حتماً از شبکه های اینترنتی استفاده کنید. اگر روشهای خلاقانه کمتری به ذهن شما می رسد می توانید با اشخاصی که در این زمینه شما را می توانند راهنمایی می کنند و مشورت دهند کمک بگیرید و راهنمایی بخواهید.

نکته ۵ بازاریابی بیمه ) محصول خودتان را راحت به دست مشتری برسانید

اگر مشتری خیلی راحت بتواند محصول شما را انتخاب و خرید کند و به راحتی به دستش برسد حتماً از آن بیشتر استقبال می کند. مثلاً شیوه درخواست محصول و یا کالا را خیلی راحت با یک تماس تلفنی یا سفارش اینترنتی برای مشتری خودتان فراهم کنید . می توانید با استفاده از پست ، محصول را به دست او برسانید. مشتری هر چه راحتتر باشد خرید بیشتری از شرکت شما خواهد داشت و حتی یک نوع تبلیغ کننده غیر مستقیم برای شرکت ، کالا و خدمات شما می باشد. اگر می بینید که مشتری با یک نوع از درخواست مثلاً درخواست کتبی و تکمیل فرم مشکل دارد و تمایلی به انجام این کار ندارد از روش دیگری مانند یک تماس تلفنی ساده استفاده کنید.

عادت هایی که کارشناسان بازاریابی و فروشندگان حرفه ای برای موفقیت در فروش باید داشته باشند

معمولاً مردم اعتقاد دارن که فروشنده ها افراد راست گو و صادقی نیستن. چون در بازار بین فروشنده ها رقابت وجود داره و تلاش می کنند که به فروش و سود بیشتری نسبت به بقیه همکاران و رقیبانشون برسن.

پس نتیجه میگیریم که فروش کار راحتی نیست و باید یک سری مسائلی رو در نظر داشته باشن تا بتونن هم فروش کنند و هم نظر مشتری رو نسبت به اینکه صداقت دارن جلب کنند. توی این قسمت به چند نکته مهم که میتونه موجب فروش موفقیت آمیز توسط فروشنده ها بشه اشاره شده:speaker

یک) به درخواست و نیاز مشتری به دقت گوش کنید:

فروشنده هایی موفق هستن که اول با دقت به چیزی که مشتری لازم داره گوش میکنن و بعد کالایی که مناسب هست و میتونه نیاز اون رو تأمین کنه پیشنهاد میکنن ؛ در عوض فروشنده هایی که فقط به فکر فروش جنس خودشون هستند سریع یه جنسی رو به مشتری پیشنهاد میدن و فکر میکنن که این همون چیزی هست که مشتری میخواد و خودشون بهتر میدونن که نیاز مشتری چی هست.

دو) سعی کنید به خریداران و مشتریان کمک کنید تا جنس خوبی بتونن بخرن نه اینکه فقط به فکر فروش باشید:

نوع نگاهی که شما به فروش و کسب و کارتون دارید در نحوه برخورد و کار فروشندگی شما نشون داده میشه. اکثر افرادی که فروشنده های بزرگی هستند به این فکر می کنن که بتونن نیاز مشتری را برطرف کنن به جای اینکه به این فکر کنن که فقط بتونن جنس خودشون رو به مشتری بفروشن. یعنی هدف فروشنده های موفق با فروشنده های سطح پائین و معمولی فرق داره. اگه مشتری بدونه که فروشنده میخواد نیاز اون رو برطرف کنه و هدفش صرفاً فروش کالای خودش نیست بیشتر میتونه به فروشنده اعتماد کنه و همین باعث میشه که یک ارتباط طولانی مدت بین اونها شکل بگیره و اون مشتری جزو مشتریان وفادار اون فروشنده و کالا بشه.

سه) به جای اینکه به مشتری جنسی را پیشنهاد بدید به اون یک راه حل نشون بدید:

سعی کنید اول متوجه بشید که نیاز مشتری چه چیزی هست و بعداً به جای اینکه کالای مخصوصی رو پیشنهاد بدید بلکه یک راه حل ابتکاری به اون نشون بدید که کالایی که مد نظرش هست رو بتونه بخره.

چهار) برای مشتریهای خود زمان صرف کنید:

سعی کنید هم برای مشتریهای قدیمی که دارید و هم مشتریهایی که جدید بدست آوردید یا اینکه می خوایید به دست بیارید به اندازه کافی وقت بذارید و بتونید خیلی خوب اونا رو با جنس و کالای خودتون آشنا کنید و بهشون این اعتماد رو بدید که با معامله با شما میتونن خرید بهتر و سودمندتری داشته باشن.

پنج) نتایج کار خود را مدام بسنجید:

یکی از مهمترین کارایی که هر فروشنده ای باید انجام بده این هست که نتیجه کارهای خودش مانند سود ، زیان یا هر نتیجه ای که بدست آورده رو هر از گاهی طبق یک برنامه منظم بسنجه تا بتونه برای عملکرد بهتر برنامه ریزی کنه. اگه نتیجه خوبی بدست آوردید و تونستید سود کنید یا اینکه مشتریان ثابتی پیدا کنید ، با دقت مطالعه کنید و ببینید که چکار کرده اید که این نتیجه رو بدست آورده اید و اگر نتیجه مطلوب و خوبی بدست نیاوردید دوباره علت اون رو مطالعه کنید تا بتونید در آینده بهتر عمل کنید.

شش) با افرادی که روی مشتری شما نفوذ دارن ارتباط برقرار کنید:

گاهی ممکنه مشتریهای شما تحت تأثیر یک افراد یا سازمانهای باشن که تصمیم گیریهاشون رو به شدت تحت تأثیر قرار می ده. توی این شرایط بهتره شما تلاش کنید روی تصمیم افرادی که مشتریهای شما تحت تأثیر اونا هستن تأثیر بزارید.

هفت) حتی زمانی که بازار کساد هست هم سعی کنید انرژی و امید خود را حفظ کنید:

اغلب فروشنده هایی که در زمینه فروش موفق هستند معمولاً در همه شرایطی که پیش میاد چه در زمانی که اوضاع بازار پر رونق هست و چه زمانی که رونق چندانی ندارد ، روحیه و انرژی خود را حفظ می کنن. چون این کار باعث میشه که همیشه توان و اشتیاق لازم برای کار خودتون داشته باشید و بتونید به کار خود ادامه بدید. سعی کنید افرادی که توی بخش فروش شما فعال هستند رو آموزش لازم بدید و آنها را برای کارشون آماده کنید ؛ چون بخشی که آنها فعال هستند یکی از بخشهای مهم کسب و کار شما هست.

۵ نکته در مورد برندسازی شخصی

با ایجاد هر برندی ، شما مسیر آینده خود را مشخص کرده اید. بنابراین ، هر برندی نشان دهنده این است که شما نسبت به آینده چه تصویری از موفقیت خود ترسیم کرده اید.

در واقع شما برند را به منظور این طراحی می کنید که در آن “برند مخصوص” رشد کنید نه اینکه با تغییرات مداوم بازار و افکار و ایده های خود آن را تغییر بدهید. به همین علت است که گاهی می بینیم که یک برند فقط در یک برهه از زمان اعتبار دارد و شناخته شده است ولی با گذشت زمان کم کم به فراموشی سپرده می شود و اعتبار و کارآیی خود را از دست داده و توان رقابت کردن در بازار را ندارد. شاید یکی از دلایل این اتفاق این مسئله باشد که این برندها نامی را برمی گزینند که با بخش های دیگر یا برندهای دیگر در آن زمینه هماهنگی و تناسب ندارد. در نتیجه ، اغلب این شرکتها به فکر طراحی برند جدید می افتند و می خواهند خود را در قالب این برند جدید معرفی کنند ؛ اما این بار نیز از آنجا که باید اهداف برند آنها برای سرمایه گذاران قابل توجه و ارزش سرمایه گذاری داشته باشد و احتمالاً از آنجا که این شرکتها ممکن است اهداف بسیار بزرگ تر از توان خود و یا بلند پروازانه ای داشته باشند ، پس برای سرمایه گذران یک ریسک محسوب می شود و در نتیجه در این شرکت سرمایه گذاری نمی نمایند. بنابراین ، این شرکتها ممکن است برای چندمین بار دست به تعریف و طراحی برند جدید بزنند.Columbus-Ohio-personal-branding-coach

اما تغییر اهداف و برندهای جدید به همین راحتی انجام نمی شود ، بلکه صرف هزینه و زمان زیادی را به شرکت تحمیل می کند. در حالی که اگر از ابتدا، برندی که انتخاب می شود با چشم اندازها و اهداف و ارزشهای شرکت همخوانی داشته باشد ، نشانگر این مطلب است که شما تصمیم درستی گرفته اید و  این اطمینان را به سرمایه گذاران در شرکت خود می دهید که بتوانند به شما و برندتان اعتماد کنند.

اما چگونه به این هدف برسیم و برندی را طراحی کنیم که نشان دهنده چشم انداز و آینده شرکت باشد؟

 ۱٫دلایل و فرضیه های خود را بشناسید و بر مبنای آن آغاز کنید: اولین نکته این است که شما به این بیندیشید که چرا محصول یا خدمات شما باید برای مشتریان و مخاطبان مورد توجه قرار بگیرد؟ به چه دلیل فکر می کنید که در این مسیر موفق خواهید شد؟ برای رسیدن به این هدف چه راهکارهایی را در نظر گرفته اید؟ وجه تمایز کالا و یا خدمات شما با آنچه که هم اکنون در بازار وجود دارد چیست؟ مشخص کنید که در آینده قرار است که شرکت شما و محصولش در بازار چگونه به نظر برسد.

۲٫ میزان حداکثر پیشرفت خود را مشخص کنید: بدانید بالاترین میزان سودآوری شما تا چه اندازه خواهد بود؟ آیا شما در کاری که انجام می دهید قرار است که سودآوری بیشتری داشته باشید و یا متخصص و خبره در آن زمینه باشید؟ میزان توسعه خود را در چه مقیاسی می بینید؟(محلی ، کشوری ، دنیا).

۳٫ آینده را در نظر بگیرید: در نظر داشته باشید که قرار است در این زمینه خاص(صنعت و یا تخصص) چقدر پیشرفت حاصل شود و تا چه میزان در آینده توسعه داشته باشد و جای کار داشته باشد؟ چقدر نیاز دارید که متمایز باشید تا بتوانید در بازار به شکل پویایی باقی بمانید و فعالیت کنید؟

۴٫ تا چه حدی امکانات تنوع در کار برای شما وجود دارد؟ یعنی آیا برای محصولی که تولید می کنید و یا خدماتی که ارائه می دهید جای رشد کافی وجود دارد؟ احتمال می دهید که چقدر در این بخش پایدار باشید و باقی بمانید پیش از اینکه نیاز داشته باشید تا در قسمت ها و بخش های دیگر توسعه پیدا کنید؟ این سوالات و پاسخ دادن به آنها موجب می شود پی به این نکته ببرید که تا چه حد در تصمیم خود پایدار هستید و قصد دارید در حوزه خود یک برند باقی بمانید.

۵٫ مشخص کنید که چگونه می خواهید به توسعه و رشد مورد نظرتان دست یابید: بدین معنا که مشخص کنید که آیا از طریق جریان نقدی  یا سرمایه گذاری قصد توسعه خود را دارید؟ مشخص کردن جواب این سوال به شما کمک خواهد که بدانید از کسانی می توانید کمک و همکاری دریافت کنید.

درک بازار و مصرف کنندگان برند

برای اینکه بخواهیم یه برند رقابتی خوب بسازیم نمی تونیم بگیم که از بین روشهای مختلف کدومش بهتره؛ چون هر شرکتی باید نگاه ببینه که توی بازار چه موقعیتی داره و رقیباش در چه حدی هستن و دارن چیکار میکنن.

rbk7کاملاً معلومه که یه شرکت کوچیک و نوپا نمی تونه از روشهای برند سازی یه شرکت بزرگ و معروف استفاده کنه، ولی شرکتهای کوچیک هم می تونن با توجه به اون چیزی که مورد نیاز مشتریانشون هست و با سلیقه مشتریها جور هست یه محصولی رو تولید کنن که بتونه نرخ فروش و تقاضا رو بالا ببره. در بازاریابی کردن باید به گروه هایی که به نوعی در سود شرکت سهیم هستند و از منافع شرکت اونا هم نفعی می برند توجه بشه، دلیلش هم اینه که شرکت با کمک این افراد بهتر میتونه به هدفهاش برسه و قدرت خودش رو بالا ببره. از جمله این گروه ها و افراد میشه ۷ گروه رو اسم برد:

  • رسانه هایی که تبلیغات ما از طریق اونها پخش میشه و بقیه رو در جریان میذاره مثل: شبکه های رادیویی و تلویزیونی، رزونامه، مجله.
  • کسانی که می تونن از نظر مالی به شرکت کمک کنن مثل: کسایی که سهامدارن بزرگی هستن، بانک ها، موسسه های سرمایه گذاری.
  • یکی از بخش های مهم یه شرکت یا سازمان، بخش روابط عمومی اون شرکت هست. مدیران یه شرکت و کسایی که برای شرکت تصمیم می گیرن ممکنه که از طرف طرفداران محیط زیست، مشتریان و گروه های خاصی مورد بازخواست و سوال قرار بگیرن. پس بهتره که مدیران یه شرکت همیشه از طریق روابط عمومیشون با این گروه ها و گروه های دیگه و بقیه شهروندا در ارتباط باشن.
  • شرکتها معمولاً یکی از کارمندانشون رو انتخاب می کنند که بتونه به نمایندگی از طرف شرکت با بقیه شرکت ها و سازمانها و هر کسی به نوعی با شرکت در ارتباط هست به گفتگو بپردازه و به سوالهایی که ممکنه اونا داشته باشن جواب بده.
  • همه شرکتها لازمه به واکنشهایی که افراد جامعه و مشتریانشون به محصولات و نحوه عملکرد این شرکت نشون میدن آشنایی داشته باشه تا بتونه به ذهن مردم و مشتریانش نفوذ کنه و تاثیر بذاره.
  • یه گروه دیگه شامل همه افرادی هست که داخل خود مجموعه شرکت یا سازمان هستن، مثل: مدیرها، کارگرا، کارمندا، سهامداران و اونایی که در شکل گیری شرکت نقش داشتن. بعضی از شرکتها یه سری خبرنامه هایی رو تهیه می کنن که راجع به امورات مربوط به شرکت و هدفها و محصولات و مشتریان و تصمیم هاست و این خبرنامه ها رو داخل خود شرکت در اختیار کارکنانشون قرار میدن. این باعث میشه که کارکنان اون شرکت به مدیران خودشون و در نهایت به اون “برند” اعتماد کنن و این اعتماد رو به بیرون از شرکت هم گسترش بدن و تبلیغ کنن و در واقع تبلیغ این شرکت رو افراد از همدیگه بشنون و خودشون هم به بقیه تعریف و توصیه کنن.
  • هر شرکتی باید توجه داشته باشه که رشد و توسعه دولت، یکی از هدفهای نهاییش باشه. تاجران باید مدام با وکیلهای خودشون در ارتباط باشن و مطمئن باشن که محصول آنها ایمنی لازم رو داره و در پیام های تجاری و بازرگانی هم واقعیت ها گفته می شه.

اصول مذاکره و چانه زنی در مذاکرات تجاری

اصول مذاکره و چانه زنی یکی از چیزاییه که همه بازاریابان و آدم هایی که سر میزه مذاکره می رن باید بلد باشن. به نظر دکتر برند فرقی نداره که شما در حال فروش محصول هستید و یا دارید به مشتریاتون خدمات می فروشید اما به هر حال باید اصول مذاکره و چانه زنی رو به خوبی بدونین. توی این مقاله دکتر برند قصد داره برای شما خواننده عزیز اصول مذاکره رو به طور کامل شرح بده.

اولین اصول مذاکره و چانه زنی ایجاد تفکر قدرتمنده : سعی کنین توی مذاکرات قدرت رو به دست بگیرین. طبقه تحقیقای انجام شده در علم پزشکی آدم هایی که قدرتمندانه عمل می کنن ترشح کورتیزول و تستوسترون اونا زیاد می شه و در نتیجه قدرت ریسک پذیری توی معامله پیدا می کنن. توی این زمینه انتظارایی که شما از خودتون دارین در شیوه مذاکراتتون خیلی تاثیر می ذاره و در نظر داشته باشین که داشتنه تفکر قدرتمند توی مذاکره خیلی آسونه برای مثال: وقتی حس برتری نسبت به دیگران دارین نسبت به اونا قدرتمندتر عمل می کنین و یا وقتی حس جذابیت و زیبایی دارین نسبت به طرف مقابلتون قدرتمند تر عمل می کنین.اصول مذاکره - فنون مذاکره

دومین اصول مذاکره و چانه زنی پیشنهاده: اکثر کسایی که توی مذاکره کردن تجربه دارن می گن که در مذاکره اولین کسی که شروع به پیشنهاد می کنه همیشه بازنده اس ، اما همیشه آدم هایی وجود دارن که اولین پیشنهاد رو انقدر جذاب مطرح می کنن که اولا توی مذاکره شکست نمی خورن دوما به مذاکره سمت و تو سو می دن و می تونید حتی توی اولین پیشنهاد حتی در مورد قیمت های دقیق مورد نظرتون هم صحبت کنید به شرطی که بتونین نظر طرف مقابل رو به سمت اون جلب کنین. برای مثال طبق تحقیقای دکتر برند خونه هایی که قیمت دقیق دارن به نسبت خونه هایی که قیمت پرت دارن زودتر معامله می شن.

سومین اصول مذاکره و چانه زنی ارزیابیه: سعی کنین موقعیتی رو که توش قرار گرفتین به خوبی تحلیل کنین. اگه می تونید شرایط رو به نفع خودتون تغییر بدید و از اون نهایت استفاده رو ببرین.

چهارمین اصول مذاکره و چانه زنی آماده کردنه: اکثر کسایی که مذاکره کننده هستن توی این مرحله شکست می خورن. سعی کنین قبل از مذاکره یه تحلیل خوب از موقیعت خودتون و طرف مقابل مذاکره داشته باشید البته دونستن اینکه طرف مقابل چه موقعیت و یا سمتی داره در نتیجه مذاکره هیچ تاثیری نداره. بیشتر کسایی که مذاکره کننده حرفه ای هستن به گونه رفتار می کنن که انگار همه چیز یه نمایش بیشتر نیست و اصلا برای اون برنامه ریزی نکردن اما واقعیت اینه که شما باید از قبل خودتون رو آماده کنین.

پنجمین اصول مذاکره و چانه زنی سازماندهی کردن: قبل از ورود به جلسه مذاکره تمامی خواسته های خودتون رو روی یه کاغذ بنویسین تا توی مذاکره دچار بهم ریختگی نشین و پیروز بشین. این کار یکی از اصول مذاکره و چانه زنیه که خیلی با ارزشه و مواقعی که شما قدرتی توی مذاکره ندارین بهتون کمک میکنه ، البته اگه اینقدر باهوشین که می تونین از طرف مقابل خیلی راحت امتیاز بگیرین هم، این روش بدردتون می خوره و براتون ۱۰۰٪ سودمنده.

مدیر برند عالی ۱۰ کار را به خوبی انجام می دهد

مدیر برند قدرتمند وقتی با کارمنداش صحبت می کنه خیلی مهربون و با احساسه یه جوری که حرفاش خیلی خیلی الهام بخش باشه و به کارمنداش کمک می کنه و انگیزه می ده به اون دسته از آرزوهاشون که حتی غیر قابل باوره دست پیدا کنن.یه مدیر برند خبره حتما موقعی که داره با کارمنداش ارتباط احساسی برقرار می کنه با یه قصد خاصیه و برای اینکه حرفاش روی اونا تاثیر بگذاره از یه سری طرفندا استفاده می کنه . اگه شما می خواین یه مدیر برند مقتدر بشین خوبه که این طرفندار رو یاد بگیرین در ادامه دکتر برند چند تا از اونا رو براتون توضیح می ده پس به شما توصیه می کنم تمام متن رو با دقت بخونین.

۱- افرادی رو که مورد خطالب قرار می دیدن خوب بشناسین

دقت کنین که مخاطباتون نیاز دارن چه چیزی بشنون و شما چطوری می تونید اونا رو عنوان کنین تا خوب روی اونا تاثیر بذاره ، البته یادتون باشه این به معنیه این نیست که مدیر برند باید درباره مواردی که دیگران باید بدونند تصمیم بگیره بلکه به این معنیه که مدیر برند باید فقط در مورد مواردی که ارزش گفتن و شنیدن داره صحبت کنه این موضوع درباره اخبار بد هم صادقه .

۲- مدیر برند باید به روش های زبان بدن کاملا آگاه باشه.

مدیران برند همیشه واکنش آدما رو نسبت به حرفاشون بررسی می کنند و سریع متوجه حالت صورت و زبان بدن شنونده هاشون می شن چون می دونن اینا عکس العمل های افراد نسبت به حرفاشونه. شما می تونید به عنوان یه مدیر برند قدرتمند با استفاده از تکنیک های زبان بدن به برقراری ارتباط خوب با کارمنداتون بپردازین و حتی اگه لازم شد با توجه به عکس العمل های دیگران روش های ارتباطیتون رو عوض کنین.

۳- صادق باشین

مدیر برند موفق کسیه که بتونه یه ارتباط واقعی و صادقانه با کارمنداش داشته باشه . کارمندا آدمایی نیستن که درست و غلط بودن حرفای مدیر خودشون رو تحلیل کنن. در نتیجه هر وقت به هر دلیلی نتونستین موردی را با کارمنداتون در میون بذارین حتما خیلی روشن و شفاف موضوع رو عنوان کنین تا هیچ کس موردی رو توی شرکت پر نکنن و شما با شایعه و ابهام مواجه نشین که اگه چنین مشکلی پیش بیاد بدونین که توی دردسر بزرگی افتادین.

۴- سعی کنین خیلی قابل اعتماد باشین.مدیر برند - مدیر و طراح خلاق فیسبوک

مدیر برند قدرتمند اون چیزی رو که هست نشون می ده و به چیزایی که نیست تظاهر نمی کنه ؛ بنابراین شمام سعی کنین چیزی که هستین به کارمنداتون نشون بدین تا اعتماد اونا رو جلب کنین. کسی که فیسبوک رو طراحی کرده موقع راه اندازی این شبکه در مراسم افتتاحیه با گرم کن و شلوار یعنی همون لباسی که همیشه تنش می کنه وارد افتتاحیه شده این طور آدما می دونن با نشون دادن خوده واقیعیشون می تونن توجه و اعتماد دیگران رو به خودشون جلب کنن این در حالیه که افرادی که تظاهر می کنن بی اعتمادی و دوری کردن دیگران رو تجربه می کنن.

۵- سعی کنین خیلی مقتدرانه صحبت کنین.

مدیر برند موفق کسیه که سعی نمی کنه عیبا و نقص هاشو با کم رویی بپوشونه بلکه حاضر می شه مقعیتشو به خطر بندازه و خیلی صریح و رک درباره کارایی که باید انجام بشه با کارمنداش صحبت می کنه ، این مورد هم جزء موردهاییه که باعث ایجاد جذابیت در شخصیت آدما می شه و بیشتر کارمندا رو به سمت مدیرشون جذب می کنه چون احساس می کنن با یه آدمه قدرتمند مواجه هستن.

۶- با هر گروه توی سازمان به صورت انفرادی صحبت کنین.مدیر موفق - سخنرانی مدیران

خیلی کم پیش میاد تا مدیر برند فرصت کنه تا با تک تک کارمندا بصورت جداگونه صحبت کنه در نتیجه از هر فرصتی که می تونید با اونا صحبت کنین مثه یه کنفرانس یا سخنرانی استفاده کنین و با اونا صحبت کنین و یه طوری با اونا صحبت کنین که فکر کنن با تک تکشون مستقیم دارین صحبت می کنین .

۷- خوب به کارمنداتون گوش کنین

یه مدیر برند موفق باید یه گوش شنوا داشته باشه چون برقراری ارتباط با آدم ها دو طرفه اس و مطمئنا باید با دقت خیلی زیادی به گفته های کارمنداشون گوش کنن . مدیر برند موفق اصولا خیلی با دقت به حرف کارمندش گوش می کنه و هیچ وقت به جواب هایی که باید بده از قبل فکر نمی کنه و در موقعه مذاکره حرف های طرف مقابلو خوب درک می کنه و بعد جواب می ده

۸- در حین گفتگو با کارمندا باید اگر نیاز شد ابراز تاسف کنین

یه مدیر برند موفق وقتی اشتباه می کنه حتما بعدش قبلا از اینکه دیگران متوجه اشتباهش بشن بدونه اینکه طفره بره تقصیر رو گردن می گیره و ابراز تاسف می کنه و حتما در نظر داشته باشین این کار بدون بزرگ نمایی و واقعی باید انجام بشه.

۹- عکس العمل دیگران را در هنگام صحبت بخواهین

یه مدیر برند خوب هیچ وقت تصور نمی کنه موضوهایی که عنوان کرده (به عنوان مدیر برند) دقیقا همون موضوهاییه که کارمنداش در نظر داشتن ، بنابراین همه موردا رو بررسی می کنه که آیا همه متوجه منظورش شدن یا نه و اگر کارمنداش منظورش رو درست متوجه نشدن سعی به اصلاح و شفاف سازی گفته هاش می کنه و هرگز اونا رو سرزنش نمی کنه.

۱۰- کارای پیشگیرانه انجام بدین.

مدیر برند موفق هیچ وقت خودشو بازیچه دسته رقیباش نمی کنه و قبل اینکه یه سری شایعه توی شرکت بپیچه اونا رو با کارمنداش درمیون می زاره و هدفشون خیلی شفاف توی جمعه کارمنداش عنوان می کنه در نتیجه کارمندای شرکت هم بدونه هیچ چالشی توی مسیر مناسب حرکت می کنن و مرتکب اشتباه نمی شن.

طبق چیزی هایی که دکتر برند توی این مقاله عنوان کرده به این نتیجه می شه رسید که مدیر برند موفق باید فردی صادق و قابل اعتماد باشه و حتما یه گوش شنوا هم داشته باشه ، چون برای برقراری ارتباط دوطرفه با کارمنداش اینها اولین مواردیه که باید رعایت کنه

دانستنیهای مدیریتی برای مدیران جوان

دانستنیهای مدیریتی ; اگه سمت جدید شما مدیریتیه این نشونه خوبیه و به این معنیه که شما آدم موفقی هستید

ولی باید بدونین که راه سختی رو در پیش دارین و دیگه شما نباید کارها رو انجام بدین و به یه شعبده باز باید تبدیل بشین که همزمان چند تا توپ رو به هوا پرت می کنه و بعد پشت هم باید اونا رو بگیره و دوباره پرت کنه یعنی شما باید تونید همزمان به چند تا کار و مشکل رسیدگی کنین که هیچ کدوم هم به هم ربطی ندارن. البته مطمئنا هیچ کتابی وجود نداره که به شما برای مواجه شدن با مشکلات جدید راه کاری نشون بده ولی خوندن دانستنیهای مدیریتی به شما خیلی می تونه کمکم کنه.

دانستنیهای مدیریتی - مدیریت

اما دانستنیهای مدیرتی چیه، و چه فلسفه ای برای خودش داره؟ توی زمینه مدیریت شما باید یه سناریوی برای انجام کارهاتون داشته باشین خیلی از مدیر ها رو می شناسم که نه فلسفه و نه سناریو برای پستشون دارن و به همه چیز واکنش نشون می دن و همه واکنش هایی که نشون می دن از روی احساسات و یا تجربه است و لازمه بدونین که اگه توی مدیریتتون از روش واکنش استفاده می کنین شکست و یا پیروزی شما به دو دلیل وابسته است: اول اینکه اصلا ذاتا مدیر هستین یا نه؟ و دوم اینکه آیا آدمایی که توی کار الگوی شما هستن آدمای موفقی ان یا نه؟ این دو تا عامل هر دو از کنترل شخص شما خارج ان. اما موضوع اینکه که اگه آدمای موفقی رو هم الگو قرار بدین و یا ذاتا هم مدیر باشین دکتر برند بازم مطمئنه که به مشکل بر می خورین توی این لحظه های سخت فقط دانستنیهای مدیریتی می تونه به درد شما بخوره.

توی دانستنیهای مدیریتی اولین قدم شناخت یه مدیر خدمتگذاره. اگه شما یه مدیر خدمتگذار باشین به هدفتون به راحتی نزدیک می شین: این هدف چیزی نیست جز نفوذ توی افراد دیگه. چون کسی که روحیه خدمتگذاری داره خود محور نیست و به راحتی می تونه اعتماد دیگران رو جلب کنه و شما با استفاده از روحیه خدمت گذاری می تونین توی کارمندای زیر دستتون نفوذ کنین. کسی که یه مدیر خدمتگذاره سعی می کنه بدون وارد کردن انگیزه های شخصی خودش توی کار بیشتر به دیگران گوش کنه و توی تصمیماتش از نظر بقیه استفاده کنه و با کارمنداش مشارکت می کنه و بعد هم مطمئنا نتیجه بهتری می گیره. ضمنا اگر از روش مدیر خدمتگذار استفاده می کنین لازمه بدونین که کارمندا برای شما کار نمی کنن و برای سازمان کار می کنن و تنها وظیفه شما ایجاد ارتباط مناسب بین کارمندا و سازمانه ، البته معنی این جمله این نیست که شما از کارمندا چیزی نخواین اما بدونین که محور اصلی سازمانه نه شما.

مثلا نوشتن شرح وظیفه و تقسیم کارها به زمان زیادی احتیاج داره و موقع تقسیم کارا باید به هدف شرکت، توانایی های هر نفر فکر کنین نیازی نیست که به جزئیات توجه کنین اما باید تمامی جوانب رو بسنجین. شما می تونین موقع تقسیم کارا برای اینکه انگیزه کافی در انجام یه کار رو به یه نفر بدین به شخص گوشزد کنین که فقط این کار از عهده تو بر می یاد، اینجا شما نقش یه راهنما رو دارین ، کسی که درخواست می کنه و دستور نمی ده و افراد رو برای انجام مسئولیت هاشون تشویق می کنه. داشتن روحیه تشویق یکی از ارکان روش مدیریت خدمتگذاریه که از دانستنیهای مدیریتی خیلی مهم به حساب می یاد. البته چنین کاری خیلی هم راحت نیست بعضی وقتا لازمه کارهایی رو که تا قبل از این خیلی سرسری انجام می دادین ، روش دقت کنین اما بدونین که با استفاده از این روش کارا هم با سرعت انجام می شه هم با کیفیت بهتر و هم رابطه شما با کارمندا بهتر می شه.

روش مدیریتی خدمتگذاری مزیتای دیگه هم داره مثلا نتیجه کارها بهتر از آب در میان البته شما فقط روابط رو ایجاد می کنین ولی محور جلسه های نتیجه انجام کارها به عهده شما نیست یعنی نباید موقعی که نتیجه کار ارائه می شه عصبانی بشین. موضوع اصلی این جلسه ها فقط ایجاد رابطه هر عضو سازمان با اعضای دیگه و خوده سازمانه. شما همه مسیرهای درست رو به کارمنداتون نشون دادین تا بتونن اهداف سازمان رو محقق کنن. اگه به این روش جلسه های داخلی سازمان رو مدیریت کنین حرف ها و راهکارهایی که ارائه میدین بهتر از سمت کارمندا پذیرفته می شه شما باید بتونین توازن بین اعضای سازمان و سازمان رو ایجاد کنین

برای اینکه بتونین یه وجه جدید توی سازمان داشته باشین نیاز به زمان دارین اما اگه توی راهی که انتخاب کردین ثبات داشته باشین موفق می شین و سازمان و کارمندا هم به شما اعتماد بیشتری می کنن.

دکتر برند توی این مقاله به قسمت کوچیکی از مشکلات یه مدیر اشاره کرد و مطمئنا نمی تونه همه اونا رو پیش گویی کنه اما اگه به عنوان یه مدیر رویکرد خدمتگذار داشته باشین ، راه مطمئنا بری شما باز می شه.